سطر سپید احساس من

... و سفالینه ی انس با نفس هایت آهسته ترک می خورد

سطر سپید احساس من

... و سفالینه ی انس با نفس هایت آهسته ترک می خورد

بایگانی

...

به نام آنکه دوستی را آفرید، عشق را، رنگ را، به نام آنکه کلمه را آفرید!

سال هاست منتظرش هستم که بیاید با همان قلم جادویی لبخند را برای صورت معصوم مردم سرزمنیم نقاشی کند.

اینجا محل امن کلمات سرگردان من است. کلماتی که زاده ی دیده ها و شنیده ها و گاه تخیلات ذهن دخترک بهار است.
من عاشق نوشتنم، می نویسم پس هستم پس وجود دارم پای تمام حرف هایی که اینجا می نویسم هستم.
لطفا" نوشته های مرا قضاوت نکنین این ها فقط حرف اند نه مجرمان پشت میزهای محاکمه! نه از آن حرف هایی که بعدا" بر علیه خودم استفاده میشود، نه تنها اینجا بلکه هیچ کجای این کره ی خاکی هیچ کسی را هیچ حرفی را قضاوت نکنید ... دانای نهان تنها خداست.

 

تو بــــ :) ــــخند همه چی خوبه!

مراقب خوبی هایت باش مهربانم :)

...